گرتا زنی میانسال است که از دار دنیا هیچ چیز ندارد. تمام فکر و ذکر او یک آرزوی بزرگ است که تا حالا برآورده نشده. به نظر شما آیا مارتین پاول نویسندهی کتاب صوتی بند انگشتی قرار است در این کتاب آرزوی گرتا را برآورده کند؟
مارتین پاول در کتاب بندانگشتی داستان زندگی زنی میانسال به نام گرتا را روایت میکند که فقط یک آرزوی بزرگ دارد. او زندگی فقیرانهای دارد اما بزرگترین آرزوی او ثروتمند شدن نیست. تمام خواستهی گرتا این است که بچهدار شود! تا این که یک روز او از دیدن یک دختر کوچک که از لابهلای گلبرگهای یک شکوفه بیرون میآید شگفتزده میشود! آیا گرتا دارد خواب میبیند یا این راستیراستی یک گل جادویی است؟
کتاب صوتی بند انگشتی را به طور کامل و با بالا ترین کیفیت از شنوتو گوش کنید.
اولین نفر کامنت بزار
تمامی حقوق این وبسایت متعلق به شنوتو است